خدایاشكرت...
سلام .چندوقتیه نتونستم بیام وبلاگ وبنویسم .انگارهرچی فاطمه بانوبزرگترمیشه وقت من كمترمیشه. گاهی اوقات كه به دخترم نگاه میكنم وبه خودم فكرمیكنم میبینم چقدرهمه چیز سریع داره میگذره... انگارهمین دیروزبود... اولین دیدارمن وهمسرم انگارهمین دیروزبود...اولین لحظه های زندگیمون انگارهمین دیروزبود...خونه اولمون واشتیاق فراوانمون به زندگی انگارهمین دیروزبود...خونه دوممون وسخت درس خوندن هامون انگارهمین دیروزبود...تصمیممون برای هدیه ناب خدا... انگارهمین دیروزبود...مثبت شدن بتا وتمام شوق وكمی اضطراب انگارهمین دیروزبود...روزای سخت وشیرین تابه دنیااومدن فاطمه انگارهمین دیروز بود...روزبه دنیااومدن هدیه امامرضاتوشب ولادتشون انگارهمین دیروزبود...زردی فاطمه&l...
نویسنده :
مامان وبابا
2:42