اولین قدمهای فاطمه جان
سلام فاطمه ی من... فكركنم شب هفتم یاهشتم محرم بود .وقتی ازهییت برگشتیم همینطوركه بغل من بودی بلندت كردم وباكمك من چندقدم رفتی منم امتحان كردم ودستت رابااحتیاط رهاكردم وخودت چندگام برداشتی وبه سمت پدرت رفتی.لحظه خیلی هیجان انگیزی بود وهمین چندقدم شداولین قدمهات...الان تعادلت رابیشترحفظ میكنی ده قدمی رابرمیداری.خداراشكر به خاطر همه نعمتای بی منتش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی